خانه / اخبار کوتاه / آسفالت ۵ هزار متر از معابر و کوچه های فداغ توسط شورای اسلامی

بلواری به رنگ گردو خاک و خون

دنبال تخصیص اعتبار برای ایجاد آزاد راه ورودی به فداغ . با عنایت به پیگیریهای شورای اسلامی و دهیاری محترم . با توجه به اختصاص بودجه و نیز انتخاب پیمانکار از بنیاد مسکن . بزودی فاز ازاد راه از کمر بندی تا دبیرستان مرحوم پناهی اجرا میگردد . انشا الله که با انجام هر چه بیشتر امور عمرانی، بتوانیم گامهای بلندی در جهت تحقق ابادی بهتر برداشته و چهره روستا را به شهری زیبا و قشنگ تبدیل نماییم . البته با همکاری مردم نجیب و صبور فداغ انشا الله
بامید عمرانی بهتر و ابادانی بیشتر .
این خبری بود که درفروردین 1391 از طریق جناب آقای اصغرخاکبیز دریافت نمودیم ویک ماه بعد خبر مسرت بخش دوم به با این محتوا باز هم از طرف جناب آقای خاکبیز دریافت نمودیم :همانگونه که درخبرهای گذشته خبر از ایجاد آزادراه تا ابتدای فداغ داده بودیم ،هم اکنون کار ساخت آن شروع گردیده است
H1760004

این آزادراه ،تا ابتدای مدرسه پناهی ادامه خواهدداشت .
با گذشت دوسال و سه ماه از آغاز ساخت این پروژه ملی فقط شاهد گرد وخاک خوردن مردم و شهروندان عزیز و اشک مادرانی بوده ایم که در غم از دست دادن فرزندان و بستگانشان در این مسیر مرگبار جان خود را از دست داده اند .
در این باره مطلب زیاد گفته شده و نیاز مجدد نیست چون مسئولین بنیاد مسکن شهرستان خوب می دانند که از چه سخن می گوییم و حرف دل مردم فداغ چیست .
حرف مردم فداغ تقاضای عاجزانه از بنیاد مسکن است که چشم خود را به روی واقعیات نبندند و لا اقل برای چند دقیقه هم که شده حرف مردم فداغ را گوش کنند .
آیا عمران و آبادانی محل و روستا از وظایف بنیاد مسکن نیست ؟
چرا این ارگان از کوچکترین وظیفه خود سر باز می زند و تاکنون ریالی هم خرج فداغ نکرده و نمیکند .
اگر قرار بود کار این بلوار دوسال به طول انجامد چرا خیابان قدیمی آنرا خراب کردید تا امروز مردم فقط وعده های توخالی شما را در رابطه با اتمام آن در فلان تاریخ بشنوند

گلایه ای هم از مسئولین در شورای اسلامی و سازندگی فداغ داریم و آن اینکه حقیقت را به مردم بگویند که چرا بنیاد مسکن برای مردم فداغ بودجه ای در نظر نمی گیرد و اگر واقعا بنیاد مسکن شهرستان در این رابطه نمی تواند کاری انجام دهد بر مسئولین ماست که در انتخاب گراش به عنوان شهرستان خود ، تجدید نظر نمایند.

درباره‌ی فداغ نيوز

7 نظر

  1. با درود … یک خاطره بیربط .
    چند سال قبل رفته بودم لار وخیابا نی که بمیدان لار میرود و قبلا سه راهی بود و حالا چهار خیابانی است وچند مغازه خیاطی و عکاسی ودو چرخه فروشی وتعمیر گاه سیم پیچی بود نمیدانم حالا هم است یا نه وهمه پیر مرد بودند من با مغازه سیم پیچی کار داشتم صا حب مغازه رفته بود مغازه های مقابل میوه ویا سبزی بخرد من منتظر ماند م تا بیاید و پیر مردهای مغازه های دیگر هم بیرون هر یکی روی صندلی خو دشان نشسته بودند وبا هم صحبت میکردند دو تا دختر جوان حدود 20 ساله که یکی قد بلند و دیگری کو تا هتر بود هر یکی یک گوشی دستشان بود قدم زنان چند بار هی میر فتند و بر میگشتند وبا گوشیها یشان صحبت میکردند ومیخندیدند من با ان پیر مرد ها اشنا ئی نداشتم ورو کردم به انها وگفتم ببینید در زمان خو دمان با زحمت نانی در می اوردیم ومیخوردیم واگر کسی جوانی دلش در گرو کسی بند بود باید وقتی دست میداد تا بروند گو شه کاهدونی و بتوانند چند کلمه ای باهم مغازله ومعا شقه و راز و نیاز بکنند ببینید امروز در بین ده ها نفر و حتی جلو پدر و مادرشان با محبوبه و معشوقه خود مغاز له ومعاشقه وعشق بازی میکنند وکسی هم مزاحمشان نیست وا قعا که بهشتی خدا وعده داده با حور العینش حالا است و بدا بحال خو دمان که بد مو قعی بدنیا امدیم یکمرتبه مثل اینکه انگشت گذا شته باشی روی زخم درد ناکی منفجر شدند وهر چه بد و بیراه میدانستند با صدای بلند نثار خدا کردند که بد مو قع مارا بدنیا اورد بخود گفتم که بفر موده قران کریم ان کید شیطان کان ضعیفا این شیطان بد بخت که روزا نه هزارانفر بدو بیراه به او میگو یند سالها طول میکشد تا یکنفر را از خدا بگیر د ببین در عرض چند دقیقه چند نفر بر علیه خدا شوریدند گفتم شیطان بد بخت بیا و شا گردی ادمها بکن تا بلکه دوره اول ابتدائی یاد بگیری وبدانی چطور میشود طرفدار بدست اورد برو که بد بخت ترین کس توئی

  2. با درود … یکی از روشهای من اینست که بی ر بط مینویسم خودش مر بوط میشود و یکی از روشهای شما هم اینست که ایراد بگیرید البته خداوند باندازه تمام خلقت انسانها اختلاف سلیقه وعقیده خلق نموده وهر کسی سلیقه و عقیده خودش را بهتر میداند

  3. وای بر فداغ

    اقای جهان پناه الان این صحبت شما چ ربطی به این موضوع داشت

    • اون دیگه وظیفه مدیریت سایت هست که ی فایل ویژه باز کنه واسه نظرات متفرقه

  4. یکی از علتهای اصلی نابود شدن درخت های پارک همین خراب کردن جاده و آسفالت نکردن جاده است در دوره قبل بوده و درختان پارک اصلا نمیتوانند نفس بکشند

  5. با درود …. خا طره نه از خودم .
    در عربستان و شیخ نشینهای خلیج فارس بهترین چیز و یا هد یه به فداغی . په مزک . ودر فا رسی سوسمار . ودر عربی . ضب . میباشد بعد از ان اهو بره و بعد خر گوش است طرز صید ضب اینست که در سورا خها ئیکه در زمین جای انهاست دست میکنند ودم انرا میگیرند و میکشند و فورا با دست دیگر گردن وسر انرا میگیرند که اگر انگشت یا جائی از بدن بد ها نش بیا فتد تا انرا قطع نکند ول کن نیست بعد پا میگذارند روی دمش وبشدت گردنش را بعقب میکشند تا کمر ش شکسته شود بعد سر انرا میبرند و پوستش میکنند و شکمش خالی میکنند ودم انرا میزنند و نو ش جان جان میکنند .
    در قطر در یکی از منطقه های شیخ نشین چند نفر فداغی و دیده با نی برای شیخ سا ختمان و یا قصری میسا ختند زن شیخ میاید برای باز دید به انها میگو ید هر روز دیگر خو راک نخورید که طباخ برای شما خوراک میا ورد انها هم اظهار تشکر میکنند در انوقت هنوز تا یلندی و فلیپینی نبود و بیشتر بلو چها و عمانی بو دند وهر روز هم خوراک برا یشان میا وردند یکروز ما هی یکروز گوشت یکروز مرغ ویکروز هم ضب بوده انها هم با اشتهای تمام میخو ردند یکروز باز زن شیخ میاید ومیپرسد که ایا برای شما غذا میا ورند یا نه انها هم با اظهار تشکر میگو یند بله میپر سد خو راک مورد پسند تان بود میگویند بله میگوید میدانید خو راکتان چه بود میگو یند بله ماهی مرغ گوشت میگوید گوشت ضب هم که اوردند خوردید بعد شستشان خبر دار میشود بعضی از خوراکها گوشت ضب بوده وانها هم با کیف و لذت خورده اند میگو یند بعد از اینکه فهمیدیم سوسمار خورده ایم حالت تهوع بما دست میداد

  6. بلواری که ما نمی بینیم میگی بلواری به رنگ خون و گرد و خاک از این چیزا. این یه مسیر شنی پر از گود هست

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*


+ 7 = 8