همایش شاعران نامدار فداغ به پایان رسید ولی شعرهای این عزیزان ،همیشه در خاطره ها خواهد ماند .
یکی از این شاعران عزیز که شعرهای ایشان ،هم برای مردم وهم برای مسئولین ،هشدار خواهد بود ،اشعار زیبا وپرمحتوای آقای باقری بود .
این عزیز فداغی که در شب شعر حضور داشت واشعار خود را هم به زبان فارسی وهم به زبان محلی قرائت فرمود،آنقدر پر محتوا شعر سرود که همه را مات ومبهوت خود کرد .
ما قمستی از اشعار ایشان که می تواند راهگشای مردم ومسئولین باشد را انتخاب نموده وبه نقد کردن آن پرداخته ایم .
باشد که مورد قبول واقع گردد.
جناب آقای باقری ،این شاعر ارزنده فداغی ما، در شب شعر فداغ ،سروده ای با نام مرگ طبیعت خواندند که اگر به محتوای آن خوب توجه شود ،در می بابیم که دیگر اثری از آن طبیعت زیبای گذشته نمانده است .
اگر استعلامی از گذشتگان داشته باشید در خواهید یافت که کوههای اطراف فداغ در دوران گذشته مملو از انواع حیوانات کوهی از جمله بزکوهی -میش کوهی -گوزن -وانواع واقسام پرندگان از جمله کبک وتیهو … بوده است، که امروز فقط نامی از بعضی از آنها باقی مانده است .
ما با دست خود طبیعت زیبای خود را خراب نموده ایم .شکارهای بی رویه و بدون حساب وکتاب ،حاصل آن نابودی حیات وحش فداغ بوده است .
برای نجات طبیعت واحیای مجدد آن یک عزم ملی میطلبد .
بیاییم با مسئولین حیات وحش ومسئولین طبیعت ،همکاری نماییم تا در آینده ای نه چندان دور، مجددا شاهد طبیعتی زیبا همراه با انواع واقسام پرندگان وحیوانات باشیم .ودر آن زمان است که در می یابیم “زندگی چقدر زیباست ”
لطفاجهت دانلود فایل تصویری سروده آقای باقری بر روی عکس کلیک فرمایید.حجم فایل4,500 KB
اسامی مهاجمان به خانه حضرت زهرا(س) و اسامی ۱۲ نفری که هنگام تعرضِ مهاجمان داخل خانه بودند
دین و اندیشه : باستناد کتب مراجع و برادران اهل تسنن
یا وجیهتا عندالله – اشفعی لنا عندالله
خانه امیرالمؤمنین(ع) و فاطمه زهرا(س) تنها خانهای بود که یک درب به داخل مسجد النبی(ص) و یک درب به بیرون داشت.(و سدّ الابواب الّا بابه)
این خانه چند بار مورد تعدّی و حرمتشکنی قرار گرفت، عبدالملک مروان این خانه را تخریب کرد (مناقب ابن شهر آشوب، جلد 2، صفحه 211) و در موقع اخذ بیعت برای خلافت خلیفه اول و برای تثبیت موقعیت او این خانه مورد هجوم واقع شده و به آتش کشیده شد.
مسعودی در «اثبات الوصیة» صفحه 123 گوید: فهجموا علیه و اُحرقوا بابه.
* مشهور بودن آتش زدن خانه فاطمه(س) و استناد عبداللهبن زیبر به آن
آتش زده شدن خانه حضرت فاطمه(س) چنان معروف و مشهور بوده که وقتی عبدالله بن زبیر بر شهر مکه مسلط شد، اعلام کرد: هر کس با من بیعت نکند خانه او را آتش میزنم، آن گونه که خانه فاطمه را آتش زدند و سپس حسن بن محمد بن حنفیه که بیعت نکرده بود را دستگیر و زندانی کرد و خانه او را آتش زد و بنیهاشم را در شعب جمع کرده و میخواست آنها را زنده زنده در آتش بسوزاند.(مروج الذهب، جلد 3، صفحه 77)
این هم یک نوعی آزادی و دموکراسی است که اول بر حکومت مسلط شوند و سپس شروع به بیعت گرفتن کرده و هر کس مخالف باشد، باید خانه او را آتش زده و اهل خانه نیز در آتش سوزانده شوند! در شهر مدینه تمام مردم انصار- که اکثریت شهر بودند- و بخش عمدهای از مهاجر طرفدار حضرت علی(ع) بودند، اینان که اکثریت را تشکیل میدادند مخالف بیعت با خلیفه اول بودند و چون حکومت آنان مشروعیت الهی نداشت سعی کردند مشروعیت مردمی را با تهدید و تطمیع دست و پا کنند.
کسی که بعداً خودش خلیفه شد به درب منزل حضرت علی(ع) آمد – در حالیکه حضرت علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع) و طلحه و زبیر و عدهای از بزرگان قبایل مهاجر و انصار داخل منزل بودند و از بیعت خود داری میکردند- و گفت: یا برای بیعت با ابوبکر بیرون میآیید و یا آنکه خانه را با اهل آن به آتش میکشم، زبیر شمشیر خود را برهنه کرد و از منزل بیرون آمد ولی مهاجمان به خانه، او را سنگ باران کرده و سپس او را دستگیر کردند.(تاریخ طبری، جلد 2، صفحه 443).
و این گونه مخالفان را سرکوب کردند. آنان که طرفدار مشروعیت الهی و خواهان اجرای دستورات رسول خدا(ص) بودند مورد تهدید و آتش زده شدن خانه و فرزندان شدند و نوع جدیدی از دموکراسی پایه ریزی شد که امروزه نیز شبیه آن در کشور بحرین و عربستان مشاهده می شود.
* اسامی مهاجمان به خانه حضرت زهرا(س)
1- خلیفه اول، وی موقع مرگ خود از این تهاجم اظهار تأسف میکرد، بنابراین معلوم میشود به دستور او انجام شده است.(شرح نهج البلاغه ابن ابیالحدید، جلد 6، صفحه 51).
2- خلیفه دوم (تاریخ طبری، جلد 2، صفحه 433 و کنزالعمال جلد 5، صفحه 651).
3- اسید بن حضیر ( الامامة و السیاسه جلد 1، صفحه 11) نام وی را برخی اسید بن حصین گفتهاند. (احقاق الحق، جلد 2، صفحه 370).
4- سلمة بن سلامة (شرح نهج البلاغه، جلد 6 ، صفحه 47)
5- ثابت بن قیس خزرجی (همان مدرک)
6- خالد بن ولید (همان مدرک).
7- محمد بن مسلمة (همان مدرک، صفحه 48).
8- بشیر بن سعد (احتجاج، جلد 1، صفحه 414 و اختصاص مفید، صفحه 185).
9- مغیرة بن شعبه (همان مدرک).
10- ابوعبیدة بن جراح (اختصاص مفید، صفحه 185)
11- سالم مولی ابی حذیفه (همان مدرک)
12- معاذ بن جبل (الوافی بالوفیات، جلد 6 صفحه 17. ملل و نحل، جلد 1 صفحه 5. الامامة و السیاسة، جلد 1 صفحه 12).
13- قنفذ (همان مدرک)
14- عثمان (اختصاص مفید، صفحات 184 و 187)
15- عبدالرحمن بن عوف (شرح نهج البلاغه، جلد 6، صفحه 68. البدایه و النهایه، جلد 5 ، صفحه 250. سیر اعلام النبلاء، صفحه 26)
16- زیاد بن لبید (شرح نهج البلاغه، جلد 6، صفحه 68)
17- معاویه بن ابیسفیان (وقعه صفین، صفحه 163)
18- عمروبن عاص (همان مدرک).
19- زید بن اسلم (احقاق الحق، جلد 2، صفحه 370).
اینان کسانی هستند که نام خود را بر پیشانی تاریخ به عنوان «مهاجمان و آتش زنندگان به خانه وحی» ثبت کردند.
و اما برخی از کسانی که داخل منزل بودند عبارتند از:
1- حضرت علی(ع)
2- حضرت فاطمه زهرا(س)
3- امام حسن(ع)
4- امام حسین(ع)
5- زبیر (تاریخ طبری، جلد 2، صفحه 443)
6- طلحه (همان مدرک)
7- ثابت بن قیس (شرح نهج البلاغه، جلد2، صفحه 50)
8- سعد بن ابیوقاص (همان مدرک)
9- مقداد (همان مدرک)
10- سلمان (کتاب سلیم، جلد 2 ، صفحه 580).
11- ابوذر (همان مدرک)
12- عباس بن عبدالمطلب (الامامة و السیاسة، جلد 1، صفحه 11)
13- اکثر بنی هاشم، ابن ابی الحدید یک مرتبه گفته جمهور هاشمیین و سادات داخل خانه بودند (شرح نهج البلاغه، جلد 6 ، صفحه 48) و یک مرتبه گفته مردمی از بنیهاشم داخل خانه بودند(شرح نهج البلاغه، جلد 2، صفحه 56).
به هرحال جای این سؤال باقی است که حکومتی که مشروعیتی نداشت و هنوز عده زیادی با آن بیعت نکرده بودند، چگونه حق داشت خانه وحی را به آتش کشد، انسانهای بیگناه بلکه معصوم را بکشد و عدهای را تهدید و مورد شکنجه و ضرب و شتم قرار دهد؟ و چگونه عدهای این گونه حکومتی را جانشین حکومت رسول خدا(ص) میدانند؟ امیرالمؤمنین علیهالسلام خلیفه و جانشین حکومت رسول خدا است که میگوید: اگر همه دنیا را به من بدهند در برابر آنکه به مورچهای ستم کنم هرگز نخواهم پذیرفت
———————–
الا ای چاه یارم را گرفتند : گلم عمرم بهارم را گرفتند
میان کوچه ها با ضرب سیلی : همه دارو ندارم را گرفتند
با احترام : علی اصغر خاکبیز
كاش اصل شعر آقاي باقري را هم چاپ مي كرديد.
باید به شاعران جوان خود در زمان حیاتشان ارج نهاد نه زمانی که دیگر در میان ما نیستند .
کم کم خودمان هم داریم نابود می شویم چه برسد به پرندگان .در قدیم با وجود اینکه اسلحه بیشتری هم در اختیار مردم وجود داشت کمتر به شکار اینگونه حیوانات می پرداختند ولی امروز گرانیها از یک طرف وبی کیفیت بودن گوشتها از یک طرف باعث شده که مردم بیشتر به شکار حیوانات کوهی روی آورند .البته ما هم مثل شما آرزو داریم که از مرگ طبیعت جلوگیری کنیم ولی بدانید که راه درمان سرطان ،متاسفانه مرگ است /راهی که خود بر گزیده ایم