متاسفانه یکی از چالشها و آسیبهای مهم در شهرستانهای کوچک و متوسط گرایشهای تندرویانه به سمت تفکری به نام بومیگرایی است که این امر بعضا در برخی از شهرستانها و مناطق آنقدر محض و تند میشود که نا امیدی را در بسیاری از نیروهای پایین دست به ویژه در دهستانها و روستاها سبب میشود.
بنده نیز با شناختی که از منطقه لارستان (منظور همان لارستان بزرگ که شامل لامرد، خنج، اوز، فداغ، ارد، بیرم، گراش، علامرودشت، اشکنان و … است) به ویژه شهرستانهای لار و لامرد دارم، موضوعی که مشهود است این است که این تفکر و جریانهای حاکم آسیبهای قابل توجهی طی سالهای گذشته به نیروی انسانی موجود وارد آورده است.
شاید به نوعی زایش و تقاضای تاسیس شهرستانهای جدید که بعضا حتی توانسته است حوادثی همانند حوادث گراش و لار را در ماههای گذشته رقم بزند نیز ریشه در این نوع تفکر داشته باشد، مبحثی که شاید در اوایل دهه هفتاد در مورد جدا شدن لامرد از شهرستان لار و یا جدا شدن مهر از لامرد در دوران اصلاحات نیز صدق کند.
اما موضوعی که شاید در این برهه از زمان برای کسانی که دلشان برای لارستان بزرگ میتپد مهم باشد این است که مردم این منطقه وسیع که در سالهای اخیر به چندین و چند شهر و شهرستان تقسیم شده کماکان دل در گروی این نام دارند و خود را لارستانی مینامند و میشناسانند.
بسیاری از دوستان خود را میشناسم با وجود اینکه در تقسیمات کشوری جزیی از لامرد و یا شهرستان دیگر لارستان هستند خود را لارستانی معرفی میکنند.
همانطور که دسته کم در استان فارس مردم تمام شهرستانهای این استان به نام فارس افتخار میکنند، در برش منطقهای جنوب نیز گراشیها، خنجیها، اوزیها، اردیها، فداغیها، لامردیها، بیرمیها و … و حتی مردمان شهرستانهایی که اکنون در تقسیمات کشوری دیگر جزیی از استان فارس نیستند و قبلا در حوزه مدیریتی و تقسمیاتی لارستان بودهاند، تا ابد به نام لارستانی و با عنوان این منطقه شناخته میشوند.
لارستان قبل از اینکه به لاریها و حومه آن تعلق داشته باشد به مردمی تعلق دارد که غنای فرهنگی آنها و فعالیتهای سازندهاشان که ریشه در درستی، نیک پنداری و راستی داشته سبب شکل دادن نامی در حد و اندازههای تمدن لارستان بزرگ شده است.
شاید عنوان این نوشتار (لاریها ثابت کنند که لارستان را همچنان بزرگ میخواهند) در نگاه نخست اندکی تعجبآور و گنگ باشد، اما این مطلب بیشتر پیرامون مباحثی میچرخد که به نظر بنده درد مشترک بسیاری از مردم لارستان بزرگ است.
مباحثی که کماکان در ذهن بسیاری از مردم این منطقه مانده است و به عنوان نمونه یادداشت معروف “له شدن منطقهای همانند بیرم تاریخی در میان دو “لام” لار و لامرد”، تنها و تنها بخشی از “دردنامه مشترکی” است که به عقیده بسیاری از کارشناسان و متخصصان اجتماعی بیشتر ریشه در مبحث “دیده نشدن و ندیدن نیروهای انسانی روستاها و دهستانها” در اینگون شهرستانها دارد.
نباید طوری ادامه داد که آن بیرمی فکر کند که نمیتواند در لار سمتی داشته باشد و یا کاندیدا شود. نباید طوری رفتار کرد که آن علامرودشتی و یا چاهورزی و مهری و یا اشکنانی حتی دیگر انگیزهای برای کاندیداتوری در مجلس و یا تلاش برای احراز پست نداشته باشد.
شاید با دو جمله بالا بخشی از نکات کور عنوان مطلب روشن شده باشد آما مسئلهای که به شدت طی سالهای اخیر لارستان بزرگ از آن آسیب دیده است، متاسفانه به نوعی ریشه در این گونه تفکرات داشته است که به عقیده بنده یکی از عوامل افزایش نارضایتیهاست، موضوعی که سبب اصلی زایش و تولد شهرستانهای جدید شده و نباید شک کرد در صورت ادامه این تفکرات دسته کم باید در محدوده لارستان بزرگ طی سالهای آینده شاهد دیدن نام شهرستانهای جدید دیگر نیز بود.
به نظر میآید در این دوره از انتخابات نیز لاریها که به نوعی میتوان گفت پس از به روی کار آمدن احمدینژاد به نوعی انگیزه حضور کمتری در امور مدیریتی مهم به ویژه مجلس را پیدا کرده بودند و شاید گواه این مدعا نیز حضور مدیریت نشده آنها در انتخابات مجلس هشتم بود، فراموش کردهاند که لارستان بزرگ همچنان بزرگ است و همانطور که همه استان فارسیها افتخار میکنند که جزیی از این استان هستند، به نوعی مردم لارستان نیز افتخار میکنند که در لارستان بزرگ قرار دارند.
بنده هر چند سالهایی است که از منطقه لارستان دور هستم، اما به واسطه گذراندن تحصیلاتم در شهر لار و زندگیام در لامرد به نوعی شاید با دغدغههای مردم این منطقه آشنا باشم.
ظرفیتهای بیشمار انسانی و مدیریتی قابل توجهی در گوشه و کنار لارستان بزرگ وجود دارد که در صورت توجه و چراغ سبز نشان دادن صاحبان قدرت در مراکز شهرستانهای لارستان بزرگ (لار، لامرد، خنج، مهر و …) و به ویژه لار به عنوان مرکزیت منطقه میتوان تاثیرات مطلوب آن را نیز دید.
باید گفت که مردم منطقه به نوعی انتظار دارند لاریها همچنان لارستان را بزرگ بخواهند و فراموش نکنند که اگر امروز لارستان بزرگ به شهرستانهایی تقسیم شده با هدف بزرگتری بوده است و در این شرایط و در صورت توجه به آن هدف بزرگ نباید به نیروی انسانی و پایگاههای مردمی به ویژه در روستاها و شهرهای تاریخی لارستان بزرگ بیتوجه بود و ریشه بروز و معرفی نیروها را در این مناطق کور کرد.
“در نوشتار آینده بیشتر در باب این موضوع به ویژه با توجه به برگزاری انتخابات خواهیم پرداخت.”
منبع:دنباله ها
سلام به صاحب نگارش
نمیشه در باره مطلبی که هنوز بپایان نرسیده نظر داد اما جالب بود خصوصا از انسا، قشنگی بهره گرفته بودین . موفق باشین . با احترام